جهان را صاحبی باشد خدا نام
..... در ساعت 1:30 صبح روز شنبه 13 اسفند ماه سال 1384 در شهر تهران در
بیمارستان آسیا ایلیا چشمان قشنگش را به این دنیا باز کرد.....
یک آقا پسر کوچولو با وزن 2400 و قد 48
اسفند روزهای 13و14و15 واکسنهای بدو تولد
فروردین روز 13 تولد 1 ماهگی با وزن 3500 و قد 53
روز 26 اولین مسافرت به باغی در کرج با باباجون اینا
روز 31 ختنه در بیمارستان هدایت
اردیبهشت روز 3 اولین خنده در بیداری به من
روز 13 تولد 2 ماهگی با وزن 4500 و قد 58
روز 14 واکسن
روز 27 ویلای شمال با باباجون اینا
خرداد روز 13 تولد 3 ماهگی با وزن 5500 و قد 62
روز 27 اولین حمام با مامان
روز 27 مسافرت به قم برای شرکت در اولین جشن عروسی
روز 29 واکسن مننژیت
تیر روز 11 اولین هواپیما سواری
روز 11 پرواز به مدینه منوره با مامانی اینا
روز 13 تولد 4 ماهگی
روز 18 به سوی مکه
مرداد 5/4 ماهگی با وزن 6300 و قد 64
روز 5 واکسن
روز 13 اولین روروک سواری
روز 17 اولین مو کوتاه کردن(بله برون خاله سمانه)
روز 19 بازم کرج با باباجون اینا
نشستن بدون کمک
شهریور روز 13 تولد 6 ماهگی با وزن 8400 و قد 66
ویلای شمال بازم با باباجون اینا
شرکت در مجلس ختم مامانجون مرحوم من
مهر
روز 7 واکسن
روز 8 دندان اول
روز 10 دندان دوم
روز 13 تولد 7 ماهگی با وزن 9 کیلو و قد 70
روز 15 گفتن بابا ماما
آبان روز 6 شروع دوری از مامان و موندن پیش مامانی و مامانجون
روز 9 از حالت نشسته به خوابیده
روز 10 اولین قهر با مامان به خاطر دوری
روز 13 دست زدن
رور 14 پا کوبیدن
روز 24 گفتن جیز
روز 26 گفتن جوجو - گرفتن از میز و بلند شدن
روز 28 دسدسی
آذر 5/8 ماهگی با وزن 9500 و قد 72
روز 1 جویدن لب - بای بای کردن - بیا گفتن با دست
روز 9 پایین رفتن از مبل
روز 10 دیدن اولین برف
روز 11 دادن وسایل با گفتن بده
روز 17 از حالت خوابیده به نشسته
روز 19 دندان 5
روز 20 گفتن آبه
روز 25 دندان 6
دی روز 6 بوسیدن
روز 9 دالی کردن
روز 10 سومین مو کوتاه کردن
روز 11 سق زدن
روز 13 از پله بالا رفتن
روز 18 اولین قطار سواری به سمت مشهد
روز 22 ادای بعبع درآوردن
روز 24 الو کردن
روز 25 جیکجیک گفتن
دو زانو نشستن - گفتن دایی(عمو مهرداد باخت) - بوس از راه دور
بهمن روز 1 آنفلوانزای سخت - سرسری
5/10 ماهگی با وزن 10750 و قد 75
روز 5 اولین عزاداری رفتن
روز 8 نینی گفتن
روز 9 گفتن عمه (خاله بازنده شد)