چه جالب مهد ايليا هم روز مادر همين كارو كرده بودند ولي متنش يادم نيست.
خانومي فقط لذت ببر از اين روزها
بووووس براي ايلياي عزيز
سلام تبريك ميگم كه خاله ميشي
ايلي جون هم ديگه كم كم داره بزرگ و آقا ميشه عكس يادت نره
سلام سميه جون
بهت تبريك مي گم كه خاله مي شي./ بچه خواهر خيلي عزيزه مخصوصا اگه اولي باشه و كمي با عاطفه تر و حساس تر .
مي توني از مامانت بپرسي فكر كنم تاييد كنه چون خودش مي گفت و من هميشه به اين موضوع مي باليدم كه اولي هستم و چقدر خاله هامو دوست دارم و با تمام وجود دركشون مي كنم و هميشه سعيم اين بوده كه هيچوقت اونها از من رنجيده نشن حتي اگه من از اونا دلگير باشم.
خاله سوسن هم مي گفت اون موقع ها بچه خواهر بزرگشو مي زده زير بقلشو مي برده اينور اونور
يادش بخير
اگه راجع به ايليا مي نويسي و بغض مي كني به خاطر اينه كه واقعا به اون علاقه داري و نگرانش هستي.اين حس تو مثل حس من نسبت به محمد مهدي است كه وقتي نگاش مي كنم انگار با تمام وجود با چشمام باهاش حرف مي زنم. وقتي دستشو دور گردنم مي ندازه و با زبون شيرين بچه گونه اش مي گه مامان خسته نباشي دوستت دارم . تمام خستگي و غم و غصه هامو فراموش مي كنم و از خدا مي خوام كه اين لحظه رو هيچوقت ازم نگيره
پس قدر بدون و ار لحظه لحظه اين روزها لذت ببر
ايليا رو ببوس مراقب خودت و مامان كوچولو باش
ممنون كه لوگوي پريا رو هم اضافه كردي
ايلياي نازنين رو ببوس گلم
و يك خصوصي
سلام
خاله شدن مبارك باشه و هميشه سلامت و شاد باشيد در كنار گل پسر
سلام سميه عزيزم
خوبي؟ خيلي دلم برات تنگ شده
بالاخره از وبلاگ مريم وارد شدم اين مامانت كه آدرس درست نداد (عروس كچل گيرش بياد)
سميه جان وقتي به اميد خدا بچه سمانه به دنيا آمد مي فهمي كه خاله چقدر بچه خواهرش رو دوست داره.
راستي عزيزم لجبازيهاي ايليا طبيعي است فقط اصلا باهاش لجبازي نكنيد فكر نكن كه لوس مي شه نه نمي شه طبيعت سنش است بعد خوب مي شه
در ضمن براي تنهايي اش هم ميتونيد يك فكر بهتر بكنيد....
به آقا مهدي خيلي سلام برسان و ايليا كوچولو را ببوس