سميه جان سلام و ممنون از همه همدرديت...
خيلي ناراحت شدم از اينکه اينهمه غمگيني...و باهات موافقم که آدم تو دوران بحران واقعا دور و برياشو خوب ميشناسه...و چقدر هم دردناکه...
سلام سميه جون
طاعاتتون قبول باشه خانوم. خدا رحمت کنه عزيزانتون رو. دعا ميکنم که آرامش و شادي دوباره به خونه قلبت برگرده مهربون.
پسرکت رو بوس
سلام سميه جون پس چرا نمي نويسي و عكس هاي گل پسر نازتو نمي ذاري؟ ما هنوز منتظريم...ظاهرا از سمت خواهر جان هم كه تهديد شديد
ديگه مي زنم تو سرت اگه زودتر نياي بنويسي
سلام
وبلاگ عالي داري متن هاش کولاک است.
واقعا بيا به ما سربزن وعيب هاي مارا بگير
موفق باشي
منتظرم حتما بيا
سلام عزيزم
من پرشين گيگ اپلود ميكنم خوبيش اينه كه عكسات اونجا همش هست و ميمونه
http://up.iranblog.com/
اينم آدرس سايت آپلود
اگه اينم نشد تو گوگل سرچ کن خودت چند تا ديگه بردار
به به بالاخره نوشتي
عکسم از گل پسر بذار که خوشحال شيم
بابا تو يه سر بيا وب من از همون سايتي که من آپلود مي کنم تو ام بکن ثواب داره بخدا
سميه جون من فعلا از ظرفيت عكس خود وبلاگم دارم دانلود ميكنم . . نميدونم سايت كه زياده ولي نميشه گفت بعدها فيلتر ميشه يا نه .
http://www.irupload.ir/
سلام دوستم
خدا رو شکر که بلاخره نوشتي
خدا دو عزيز از دست رفتتون رو بيامرزه. عزيزم بايد اين واقعيت رو قبول کنيم که زندگي در جريانه و آدما هميشه براي بقاء زندگيشون در تلاشن. پس بايد خودمون رو به دست سرنوشت بسپريم و فقط خوبي ها و جنبه هاي مثبت دنيا رو ببينيم.
برات لحظه لحظه شادي آرزومندم
عزيزم ميدونم كه خيلي سخت بود دوتا داغ بزرگ و بعد هم كه ...من هم كه دور بودم از اين پيشامدها قلبم به درد اومد.شما كه ديگه...
اماااا چاره اي نيست دنيا اينه ديگه خوبي و بدي هاش با همه . شايد همه امتحان خدا بود. خدا رو شكر كه سر بلنديد. دلت و بسپار به خود خدا تا برات صافش كنه از كينه و از غمها... پنجره ي دلت و باز كن پنجره اي و كه شايد حالا مي ترسي بازش كني. بازش كن تا نور بياد داخل... منتظر عكس هاي ايليا جون هستم
زهرا دوست سمانه
