چه مموش كوشولويي هستش..
تو بايد بروي تا باز هم بهار شود.او مي آيد و من فرياد مي شوم.من ميشکنم و او در من عروج مي کند.من شعر مي شوم و جاري. او در من موج ميزند.او فرياد مي شود و من ميروم.×××××آهاي مردم.... هاي.... بهار مي فروشم... بهار....