• وبلاگ : ستاره هاي طلائي
  • يادداشت : بابا مهدي ايليا
  • نظرات : 7 خصوصي ، 68 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + بابا مهدي 
    بنام آغازگر عشق كه عشق را در وجود من نهادينه كرد
    سلام بر كسي كه زماني آرزويش ميكردم در ذهنم و با او بودن برايم آرزو بود و ناممكن.
    آري از همان دوران نوجواني خاطره اي دارم كه خيلي ها شنيده اند ولي دوست دارم دوباره نقلش كنم تا بازخواني يك پرونده كهنه اما در عمق جانم را بشنوي.
    آن روز كه نوجوان بوديم ديدمت، بزرگ شدنت را به نظاره نشستم و جوانيت را جشن گرفتم با مادرم درد دل كردم از پدرم خواهش كردم برايم پدري كند و از پدرت اجازه گرفتم تا به من اين فرصت را بدهد تا با تو باشم آري اين فرصت چند ساله دنيا به من داده شد كه اگر صد سال هم باشد مثل چشم بر هم زدنيست و آنقدر خوبي كه نفهميدم چگونه شش سالش گذشت.
    آه چه خوب است آدم عشقش را فرياد كند بگذار همه بدانند كه من تو را از ازل خواسته بودم و تا به ابد در كنارت خواهم ماند.
    همسرت مهدي