• وبلاگ : ستاره هاي طلائي
  • يادداشت : من و حجم اندوه
  • نظرات : 1 خصوصي ، 21 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     

    سلام عزيزم

    سميه جون بهش فرصت بده! بايد بفهمه اين جدايي هميشگي نيست و تو دوباره عصر ميري دنبالش! بد نيست يك چيزي براش بگيري و بگي اينو مهئ و خاله دادند! اگه خودتو غمگين نشون بدي بچه فكر مي كنه واقعا جاي بديه ها!!!!!! تو روزهاي تعطيل از خوبي مهد بگو!

    راستي آپم

    سلام خوبين خانومي

    منتظرتونيم تولد گرفيتم خوشحال ميشيم همراه با گلت بياي

    اخه چرا بهش بگو مثل نويد كه خودش از رفتن به مهد استقبال ميكنه باش عجب خيلي مهد و دوست داره مي گه مامان من اونجا كلي چيز هاي خوب ياد ميگرم ايليا جونم برو مهد ماماني را ايت نكن باشه خاله

    ايشالله اين روزها هم تموم ميشه و يه خاطره ميمونه....

    البته فكركنم من و تو اين بچه هامون رو كمي لوس كرديم...يكي از همكارام كه پسرش همسن و سال ايليا و آرمان است سه چهر ماهي است مهد ميره و اونقدر شيفته مهد شده كه تو خونه هرگاه ژدر و مادرش مي خواهند براي انجام كار نادرستي تنبيهش كنند بهش ميگن: صدرا فردا نميزاريم بري مهد و....

    + مريم مامان ايليا 
    انشالله يه مدت كه بگذره عادت ميكنه

    سلام سميه جون

    خوبي عزيزم؟ امان از گريه اين وروجك ها كه اول صبح حالمون رو ميگيرنببوس پسر ناز و دوست داشتنيت رو

    سلام ايليا کوشمولو تو برا چي گريه مي کني دوستم؟ ماماني و بابايي گصه مي خورن ها . ديده گريه نکن ايليا جونم .
    راستي خاله سميه لوگوي منم مي چبسوني تو وبلاگت ؟
     <      1   2