• وبلاگ : ستاره هاي طلائي
  • يادداشت : من و حجم اندوه
  • نظرات : 1 خصوصي ، 21 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    ايشالله اين روزها هم تموم ميشه و يه خاطره ميمونه....

    البته فكركنم من و تو اين بچه هامون رو كمي لوس كرديم...يكي از همكارام كه پسرش همسن و سال ايليا و آرمان است سه چهر ماهي است مهد ميره و اونقدر شيفته مهد شده كه تو خونه هرگاه ژدر و مادرش مي خواهند براي انجام كار نادرستي تنبيهش كنند بهش ميگن: صدرا فردا نميزاريم بري مهد و....