سميه جان سلام . خيلي پست قشنگي بود. واقعا لذت بردم. چقدر خوشگل نوشته بودي . درست حرفاي من و زده بودي . چقدر من و تو و حتي ايلياهامون شبيه به همن. اينكه تا صبح فقط شير مامانشون و ميخورن و ديگه هيچي نمي خورن. اينكه بخاطر اينه ازشون دوريم تا ديروقت بيدار مي مونن. اينكه وقتي مي رسيم خونه از بغلمون جم نمي خورن و خيلي چيزاي ديگه . راستي من الان با خوندن كامنتاي ساجده اين و فهميدم كه شما همون سميه اي هستي كه ساجده توي پستاش از شما گفته بود كه اسم پسرتون و گذاشتين ايليا. چه جالب كه ساجده هم تازه فهميده كه شما وبلاگ دارين.
اينم خيلي جالبه كه سن ايلياهامون اينقدر به هم نزديكه .
راستي تند تند ازش عكس بزار اين ايلياي عسل و .
بوسش هم بكن از قول من
