• وبلاگ : ستاره هاي طلائي
  • يادداشت : ايلياي 17 ماهه من
  • نظرات : 3 خصوصي ، 75 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5      
     
    سلام،
    بهتون تبريك ميگم، پسر نازي داريد.
    ماشاالله ...

    خيلي حاله خوبي بهم دست داد با اين نوشته قشنگتون ممنون

    وبلاگتون خيلي زيباست اين ايليا هم خيلي خوشگله

    منتظره حضوره شما در وبلاگم هستم

    اين گلم تقديم به قلمه زيبايي شما

    و اين گلم تقديم به ايلياجون جيگر من وشما

    سلام

    هم مطلبتون جالب بود و هم محبت مادرانه تون. اما منم عتقدمبيشتر از نود درصد محبت هاي مادرانه مادراي ايراني بچه ها رو لوس و جيغ زن و پر مدعا بار مياره. خداكنه ايلياي شما يه پسر شيطون بلاي شيرين زبون بشه كه تو دنيا لنگه شو نديده باشين.

    سلام خانمي:
    تبريك.......
    متنت منتخب شده...

    سلام خانومي...عكساي ايلياي نازم چه خوكشل بود دلم ميهواست يه بوس از اون لپاي تپليش ميگرفتم....

    هميشه شاد باشي...گلم...

    زود زود اپ كن دلم واست تنگ ميشه ها

    سلام عزيزم منم خيلي دلم براي تو و ايلياي طلايي تنگ شده بود مرسي كه تمام وقايع اين مدتو از ايليا نوشتي ماشاله خيلي خوردني شده اسپند يادت نره

    سلام سلام

    بابا چشم ما روشن .

    واي خدا من جيگر اين ايليا گليو بخورم كه انقده مموش شده و جيگر .

    اصلا ناراحت و نگران جيغ زدنش نباش اقتضاي سنشه ديگه مهم نيست .

    تمام عروسيها هم مباركتون باشه .

    سلام سميه جون آخه خيالم راحت شد آپيدي واي اينهمه عروسي و نامزدي هم مبارك

    خواهر زن شدي خانمي نان زير كباب اميدوارم هم خاله و هم عمه ايليا خوشبخت بشن و زندگي پرباري داشته باشن

    ايليا هم كه خيلي جيگر شده با اون حرف زدن نانازش و ناناي كردنش

    تلويزيون ما هم از دست پرهام امان نداره دلم براش ميسوزه از بس يا از كنترل يا از دكمه هاي روي هودش اينور و اونور ميشه

    از طرف من ببوسش

    اون عكس من با پرهام بود تو خانه كودك

    سلام سميه جون...چه عجب بابا اومدي....چه عکساي مکش مرگ مايي... ما بايد چقدر صبر کنيم تا موهاي مهديار اين قدري بشه

    اره حيف شد كه من نبودم و بهتر كه تو هم نرفتي چون من نبودم

    عسلي رو ببوس

    سلام . با اين عكساي خوشگل از غيبتت چشم پوشي ميكنيم . ببوس اين عسلي رو . راستي مگه شما روشنگر رو مي شناسيد ؟

    خوب اين چند وقته انگار حسابي سرت شلوغ بوده و عروسي خواهر و عروسي عمه و اينا خوش به حالت. ما كه دريغ از يه دونه عروسي.

    يه سر بيا وبلاگم يه فيلم عاشقانه و رمانتيك ببين برو . البته فيلم صحنه داره ها

    درسته خيلي غيبت داشتي ولي اين عكساي ايليا مخصوصا اوليش به همه غيبتت مي ارزه . واقعا فوق العادست اوليه . من هر طور شده بايد اين ايلياي شما رو با ايلياي خودم دوست كنم. حالا ببين كي گفتم. مي دونم دوستاي خوبي برام هم ميشن. راستي خونتون محدوده كجاست؟ نميشه يه قراري چيزي بزاريم ببينيم اين دو تاوروجك با هم چيكار مي كنن.

    + خانم ناظم 
    با بدبختي اين صفحه رو باز كردم و يادم رفت بگم پرشين بلاگ حدود ده روزه كه هك شده و كاربراش بعضياشون همه چي از دست رفته بنده هاي خدا افسردگي گرفتن .
    + خانم ناظم 
    سلام:
    الهي قربونش برم كه روز به روز شيطونتر و بلاتر و نازتر ميشه .
    واااااااااااي چشمش نكنم نه بابا چشمم شور نيست. از معدود مواردي بود كه من يه نموره زود به تور پستت خوردم.
    قربونش برم كه نازه و ناز داره .
    وااااااااي يه بوووووووووووس ازش بكن .
    قربون اين پسر برم من كه اينقدر مرد شده
     <      1   2   3   4   5