سميه جون بارها و بارها نامه زيباي تو را به ايليا خوندم و لذت بردم چه زيبا نوشتي لحظه اي كه يك مادر نياز به آغوش فرزند داره تا ابان خيسش را مثل الان به صورتش بماله و انگشتان كوچكش را درون موهاي مادري كنه كه الان سفيده سفيده
اميدوارم هر روزت در كنار ايليا همراه با شادي و خاطرات خوش باشه
ايليا را ببوس